فاطمه در حديث ديگران
مشخصات كتاب
نويسنده : سيد جعفر رباني
ناشر : سيد جعفر رباني
مقدمه
مروري بر زندگي حضرت زهرا (س) در كتب و مخصوصا صحاح اهل سنت [1] از دو جهت اهميت دارد: نخست اينكه؛ عظمت بانوي دو عالم، نزد هر دو گروه آشكار مي شود. و ديگر اينكه، با وجود چنين عظمتي چگونه بسياري از اهل نت به تاويلات و توجيهات تاريخ آن عصر روي آورده اند.
زندگينامه فاطمه (س) در اين كتابها به شش فصل مهم تقسيم شده است:
فضايل صديقه كبرا (س)،
ازدواج،
سوگواري پدر،
مناظرات «بويژه با خليفه اول و دوم ،
رحلت،
و روايات آن حضرت.
فضايل
شباهت به پدر
فاطمه حقيقت پدر و انعكاس نور او بود كه در جسم فاطمه متجلي گشت. عايشه مي گويد: زماني همه همسران رسول خدا (ص) برگرد وجودش جمع بودند در اين هنگام فاطمه كه مانند پيامبر گام برمي داشت، وارد شد با ورود او همه ديدند كه پدر با محبت تمام به وي خوش آمد گفت و او را در كنار خود نشاند. [3] .
و باز عايشه نقل مي كند: هيچ زني را از جهت حركات و نشست و برخاست و رفتار مانند زهرا (س) نسبت به پيامبر (ص) نديدم. [3] .
بي شك تحمل و بردباري فاطمه (س) در برابر مشكلات مختلف ناشي از اخلاق پدرگونه او بود.
مبارز خردسال
براي رهروان راه استقامت و صاحبان روحهاي بزرگ، ايام طفوليت و بزرگي يكسان است.
در شرايط سخت اقتصادي، سياسي و نظامي سرزمين مكه و دوران قبل از هجرت هرگاه پيامبر، خسته و رنجور از زخم زبان و شمشير و سنگ به خانه مي آمد دستهاي كوچك زهرا بود كه آرامش را به پدر باز مي گرداند و به ياري او مي شتافت.
آن روز پيامبر خدا (ص) در مسجدالحرام و در كنار كعبه مشغول نماز بود ابوجهل با عده اي ديگر در گوشه اي به هرزه گري سرگرم بودند، تا چشمش به پيامبر (ص) افتاد رو به آنان كرد و گفت: كدام يك از شما حاضر است برود بچه دان شتري را كه ديروز در اين نزديكي قرباني شده بياورد و در حالي كه محمد (ص) در سجده است آن را بر روي شانه اش قرار دهد. بدبخت ترين آنها گفت: من اين كار را انجام مي دهم. او در حالي كه پيامبر در برابر عظمت خدا سر بر سجده داشت آن را بر روي شانه مبارك